اولین آزمایش در ماه سوم
صبح با کسالت ساعت موبایلو قطع کردم و بعد یه پیچ وتاپ باز خوابم برد واینبار 8 با عجله بیدارشدم دیگه ناهار برنداشتم چون دیرم میشد چندتا شیرینی و دوتا موز برداشتم وناشتا رفتم بیرون از عابرم پول برداشتم ورفتم آزمایشگاه باز چند قطره بارون رو صورتم افتاد یاد شبی افتادم که برای تست بارداری اومده بودم به همین آزمایشگاه و چه بارونی می اومد بــــــــــــارونکم تو همیشه بهترین حس رو تو بارون بهم دادی مثل امروز صبح /با خودم گفتم هرچند این بیمارستان خصوصیه ولی ای کاش همینجا بارونکم به دنیا بیاد و اون شب بارون بباره /فقط یک نفر جلوتر از من اونجا بود که وقتی قیمت آزمایشش شد 90 تومن با خودم گفتم وای طفلی مگه آزمایشش چیه که با دفترچه این همه...