باران اردیبهشت(نیسان)
سلام بارانم سلام بهشتم سلام برکتم...
همین الان که دارم مینویسم مغنم خیسه رفتم تو حیاط شرکت و دستمو روی تو. کشیدم وزیر باران
زیرباران نیسان دعات کردم برای سلامتییت گلم آخ چقدر حالم خوب شد
دیگه دیروز وحرفای ضمخت دکتر بابت لک هام یادم رفت
دیگه تنها یی دیشبم وناراحتیم از بین رفت بو بکش واااااااااااااااااااااای بوی بارون چقدر لذت بخشه
در رو باز گذاشتم این بارون حاجت میده کاش میشد جمعش میکردم وازش میخوردم کاش
از همکارام خجالت نمیکشیدم و بیشتر می موندم زیرش
خداروشکــــــــــر که کنارمه خداروشکر که دست خدا نوازشگر غمهامه
مامانی حست میکنم با تمام وجودم حست میکنم وقتی قبل بارون حرم آقارو نشون داد
دستمو روی تو گذاشتم واز طرف تو هم سلام دادم به آقا...
فدات شم دردت به سرم حاضرم تمام خون بدنمو با سوزن ریز بکشن اماتو ازم جدا نشی
دکتر بابت لک ها و مشاهده نشدن قلبت کمی ترسوندم
اما من شدید سپردمت دست خدا
از خدا میخوامت
اون رحیمه
مثل آدمانمیچزونه
دوستت دارم عشق مامانی
دیشب برای اولین بار برات قصه گفتم ومثل هرشب لالایی خوندم
تو هستی چون من باورت دارم...
با تو زیر بارون رفتن چقدر حالمو خوب کرد مامانی ....عاشقتم