یک عاشقانه ی خیس
تنم میان هبوط یک خاطره سهیم شده است خاطره ای ناباورانه اما واقعی
تنم دارد طنین یک حس را عاشقانه سرمیکشد
تنم یک قه قه ی ریز را میان سلول های میانی اش هضم میکند تا لبخندی صورتی کنج نگاهم بنشاند.
چقدر این همه دگرگونی در من زیباست لک های افتاده روی صورتم آرزوی یک ساله ام را
میکشد به رخم آرزوی داشتن تو ونداشتن هیچ چیز هیچ چیز
ترس بالا رفتن وزن حالا جایش را به قورت لذتی داده از باد شکمی که هرشب جای تن تو نوازش میشود.
تهوع دوست داشتنی میشود و این حسیست که فقط یک زن از آن لذت میبرد .
دوستت دارم هدیه ی ریز من دوستت دارم دنیایی که میان تلنگر نا امیدی قدم روی غم هایم
گذاشتی و توصیف حالم به هیچ کلمه ای رخ نشان نمیدهد جز همین لکنت واژه ها...
طلوع آفتاب قشنگترین اتفاق این روزهاست روز به روز به لحظه ی دیدارت نزدیکتر میشوم
چه مسیر دلنشینی را طی خواهم کرد تا دستهای نهیفت مرا لمس کنند
مرا آغوش بگیرن مرا به من برسانند .
آسمان امسال بیشتر از هر سال دیگر باردار باران شده دیشب باز رعد وبرق مرا به وجدآورد
و آهنگ تند وطنین انداز باران مرا باز به شکر خدایی واداشت که هردوی ما را پاسداری میکند.
توقف سکوت غم گرفته ی خانه خط بطلان خورده تمام زشتی ها از خانه رفته اند و چیزی
جز نور درخانه نیست.
تصور تو در خانه ی جدید تنم را غلغلک میدهد همه ی دنیایم ، وفادارم تو هرچه باشی برای من
وجودی یک وجود از خون بابا از رگ وریشه ی ما از یک علاقه ی شیرین از یک تن ویک قوم
من تورا می ستایم و خدایمان را شاکرم که آفتاب را در اوج باران وباران را در اوج نور بر من
و خانه دلم مهمان کرد و تو تا ابد صاحب این خانه شدی.
در اواسط هفته 15 هستی هفته ای که صدایم را خواهی شنید لالایی های شبم را حس خواهی
کرد.
این هفته تو به من میتوانی بگویی کدام جنس از فرشته هایی اما برای ما جز سلامتت چیزی مهمتر
نیست.
هفته 20 یا هفته ای که غربالگری دومت باشد میرویم دوباره به استقبال یک دیدار شیرین و من این
روزهاو لحظه ها روی زمین نیستم روی ابرهایی راه میروم که جز تصور تو هیچ نیست ونیست تصور
یک سه نفره ی عاشقانه...
باز تو رو به خدا و دست امام مهربونیا میسپرم که از روز مثبت شدن بی بی هر وقت زمزمه میکنم
تمام ذکرم اینه یا علی ابن موسی الرضــــا الهی به حاجت دلم برسم و پاهای نازت رو تو صحن انقلاب
زمین بزارم و ببینم که با چشمای کوچولوت کبوترای مهربون آقارو دنبال میکنی.آمین
مواظب خودت و دل مامانی باش میبوسمت