مادرانه ها
سلام امیر عباسم سلام نفسم عزیزم یعنی الان تو چند سالته که اینارو میخونی فدای چشمای قشنگت
یعنی من زنده می مونم قدکشیدنتو ببینم مامانی/فقط بدون هرجا باشم دلم وفکرم وتمام ذهنم مال
وجودتوست عزیزم حتی اگر یه روز نباشم.
امیر مامان هیچوقت به دوست داشنم نسبت به خودت شک نکن من جونمم برات میزارم تا تو بهترین باشی
گاهی تصورت که میکنم موهای بلند و لختت رو تو خیالم شونه میکنم آره من دوست دارم موهای قشنگت
بلند باشه و وقتی دستم میندازم تو موهات کلی کیف کنم.
دیشب بدترین شب و دردناکترین شب باهم بودنمون بود اما تو همش با تکونای قشنگت و بالا پایین
پریدنت میگفتی مامانی من خوبم من مردونه کنارتم من بامعرفتم مامانی.
منم تو گریه هام برات میخندیدم و خداروشکر میکردم که تو هم دوستم داری و بیش از حد برام تکون میخوری.
دیشب به خاطر حال نزارم که شامل درد پای راستم وباسن وکمرم و درد شدید معدم بود
قدرت تهیه شامو نداشتم وبابایی برامون پاچه خرید و واسه خودش مرغ .
حسابی بدون نون خوردیم و اما درد ها بیشتر و بیشتر میشد واین وسط تو واسم دلبری میکردی
تا من دردام یادم بره.
تو رختخواب که رفتیم سعی کردم بخاطر بابایی کمتر ناله کنم تا خوابش ببره
اما تا صبح من و تو کنار هم بیدار بودیم و من درد میکشیدم تا اینکه دم صبح معدم روون شد و دل پیچه
شدید و بد مزه شدن زبونم و دردای تازه... که دیرتر راهی سرکار شدم و سر راه دوتا موزم خریدم
تاهم بشه صبونم هم روون شدن دلم بهتر بشه.
کلا یه اوضایی شدم فعلا دردام کم شده ولی قطع نشده/دیشب خواب میدیدم با مامانم
و خواهرم رفتیم بازار و داشتیم سیسمونی میخریدیم.تو خواب ذوق مرگ شده بودم و نیشم باز بود
بدون امیر عباسم هر دردی رو تحمل میکنم و دارویی نمیخورم چون عاشقانه فقط میخوام تو خوب باشی/
مـــــــــــــــــــــــادرانه دوستت دارم پسرم.
دوستای گلم من همیشه دعاگوی تک تکتونم شماهم منو یادتون نره حتی اگه دیر آپ کردم