امیرعباسمونامیرعباسمون، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

☂عزیزکم امیـــــــــــــــرعباسم یه قطره از بهشت☂

مهمونای امیــــــــــــرعباسم

1393/6/29 11:32
958 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دل بندم پنجشنبه رفتیم مطب تا جواب سونو و آزمایشو نشون بدیم خیلی طول کشید تا داخل رفتیم

الحمداله و به قول دکترت ماشااله شما عالی بودی مامانی هم یکم مشکل جزیی داره که انشااله حل

میشه وتحمل میکنم.

به خونه که برگشتم شروع کردم به تمیزی و پختن قورمه سبزی واسه ناهار فردا تا فردا دست وپامو واسه

درست کردن ناهار گم نکنم شبم قرار بود بریم باغچه رستوران تقریبا 9 بود که رسیدن بایه شربت پذیرایی

شدن وبعد راهی رستوران شدیم وفوق العاده خوش گذشت.

بابایی اونجا اعلام کرد که این سور پسرم امیرعباسه مرید حضرت ابوالفضل ... اینو که گفت مامان مرضیه

تو چشماش اشک جمع شد و همه تبریک گفتن مامانی هم باز یکمی خجالت کشیدخجالت

اونجا دوتا کارت قرعه کشی بهمون دادن ما اسم شمارو روش نوشتیم ومن تو صندوق انداختم

موقعه برگشت به بچه ها بادکنک دادن که بابایی یکی هم واسه شما گرفت و گذاشتیم تو اتاقت

عکشم گرفتم که یه روز نشونت بدم ناز مامان.

خونه که اومدیم تشکای خوشملتو که مامان مرضیه زحمتشو کشیده بود نشونمون دادن

یکی برای نوزادیت یکی هم برای سه تا 6 سالگیت با طرح بن تن وبالشتای ناز نازیش...

ویه پتوی نوجوانی خشگل ویه پتوی نوزادی که زن عمو وعمو زحمتشو کشیده بودن

عمه هم پول نقد داد گفت به سلیقه خودمون برات لباس بخریم بابابزرگم باز پول نقد داد واسه لباسات

وکلی وسایل بهداشتی و چای وروغن وبرنج و نبات و...... چیزای دیگه.

دستشون دردنکنه خیلی به زحمت افتادن/از همشون برات عکس دارم/

به دوستای گلمم بگم که من حتی اگر به نت دسترسی نداشته باشم اتاق پسرم تکمیل شد حتما

به باباییش میگم عکسای اتاقشو بیاد برای همتون بزاره .

جمعه هم که یه صبونه ی خوشمزه مهمون بابا شدیم طفلی اصلا نزاشت هیچ کاری بکنم

کلا نشسته بودم و یا عمه وزن عمو سرپا بودن یا بابایی...

بخاطر درد کمر ودردای گاه وبی گاهم دکتر گفت تا میتونی استراحت کن ودراز بکش

ماهم اطاعت کردیم فقط دو روز دیگه به سرکار اومدنمون مونده وبعد منم وشما

ویه عالمه دلتنگی واسه این دنیای قشنگ وبلاگ...

دوستدار همه دوستام والتماس دعا

 

پسندها (12)

نظرات (42)

زهرا
29 شهریور 93 11:49
سلام عزيزم. ايشالا مبارك امير عباس جون باشه همه وسايلاش. اميدوارم هميشه دلتون خوش باشه گلم. التماس دعا
فاطمه ع
29 شهریور 93 12:25
سلام عزیزم مبارکش باشه مواظب خودت باش عزیزم همیشه سلامت و خوش باشیدگلم التماس دعا
یه رهگذر = مژگان
29 شهریور 93 12:27
ای جان ای جان. مبارکش باشه. ان شاالله به سلامتی از همه شون استفاده کنه. راستی باران جان وبلاگ سه قلوها رو دیدی؟ خیلی هیجان برانگیز بود. برام خیلی جالب بود کسی تو دنیای مجازی با وبش آشنا شده بودم اومده بود تو تلویزیون. البته حیف که اطلاع نداشتم وگرنه از اول تا آخر برنامه شون رو میدیدم
بــــــــــــاران
پاسخ
واقعا اومده بودن تو تی وی ؟منم خبر نداشتم مامان اهورا وهیراد وهامون رو میگی؟
یه رهگذر = مژگان
29 شهریور 93 12:28
راستی یه سوال؟! از دو روز دیگه که نمیای سرکار یعنی آپ هم نمیکنی؟ تو رو خدا اگه برات امکان داره هر چند وقت یه بار آپ کن. دلمون خیلی براتون تنگ میشه.
بــــــــــــاران
پاسخ
نه دیگه نمیتونم بیام نت/فدات شم منم دلم برای همتون تنگ میشه/التماس دعا
یه رهگذر = مژگان
29 شهریور 93 13:38
آره مامان هیوا هیراد و هامون! خصوصی تون رو چک کنید لینکش رو براتون میذارم. من که واقعا هیجانی شدم. خیلی خیلی برام جالب بود! اینجاس که میگن دنیا خیلی کوچیکه!
مــــامــــانی بـــــاذوق
29 شهریور 93 17:26
سلام عزیزکم خوبی؟؟؟ گل پسری خوبه؟؟ مبارک وجود نازنین گل پسری ان شالله به سلامتی ازش استفاده کنه مواظب خودت باش عزیزم
الــنـــازجوون
29 شهریور 93 17:46
سلاممممم بهبه مبارک امیر عباس خوشکلمون باشه انشالله به سلامتی عزیزم...خداروشکر بهتون خوش گذشته ..برات بهترین هارو ازخدا میخوام باران جونم انشالله که بااومدن امیرعباس زندگیت فوق العاده راحتترو بهترترترترتربشه خیلی دوست دارم خیلی دلمون برات تنگ میشه مواظب خودت و نی نی نازت باش عزیزم
مهسا خانوم
29 شهریور 93 21:49
سلام خاله. ای جان مبارکش باشه. راستی یکی از اشنایان گفتن که مامان سه قلوها توی برنامه اومدن راسته؟؟ واتفاقا برام زحمتشو کشیدن وضبط کردن.من سه قلوها رو نشناختم اخه برنامه واضح ضبط نشده بود. داشتن.درکل هنوز نمیدونم راسته یانه؟؟ ی سوال؟؟خاله جووون اگه بری دوباره برمیگردی؟؟؟؟؟؟ ی موقع نری دیگه نگاهی هم به وب نندازیااااا
بــــــــــــاران
پاسخ
آره چیز عجیبی نیست گلم/ لینکشو من دارم مامان سه قولوها وباباشون تو برنامه زنده باد زندگی
راضیه
30 شهریور 93 9:12
سلام باران جون حالت چطور خوبی ؟یعنی دیگه نمیخوای بیای تو وبلاگت پست بذاری و آپ کنی دلمون برات تنگ میشه مواظب خودت باش ایشالله به موقع وبه سلامتی امیرعباس جون به دنیا بیاد اگه براتون امکان داشت بهمون سربزن خیلی دوستتون دارم
مامان
30 شهریور 93 10:55
آخی ان شاء الله مبارکش باشه گل پسری نازو مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ واسه مامانی و امیرعبـــــــــــــاس
مامان راضیه
31 شهریور 93 1:41
بــــــــــــاران
پاسخ
عزیزم برات بهترینهارو آرزو میکنم
مهسا خانوم
31 شهریور 93 6:51
خاله جونم اگه بری دوباره برمیگردی پیش ما؟؟
بــــــــــــاران
پاسخ
عزیزم نت ندارم ولی گیرم بیاد میام وآپ میکنم
مامان هدی
1 مهر 93 9:21
سلام. ای جان دلم. انشالله حضرت ابوالفضل نگهدارش باشه. انشالله زیر سایه بابا مامان مهربونش باشه و غم نبینه هییییچ وقت.
بــــــــــــاران
پاسخ
ممنون عزیزم فدااااات الهی دخمل توهم زنده باشه
یه رهگذر = مژگان
1 مهر 93 15:21
من هر روز اول صبح که میام سر کار اولین صفحه ای که باز میکنم اینجاس! خیلی دوست دارم تند تند بیای و از احوالاتت ما رو با خب کنی. ولی حتی اگه فرصت آپ کردن رو هم نداشته باشی براتون سلامتی و تندرستی از درگاه خداوند مهربون میخوام. امیدوارم هر جا که هستی دلت شاد باشه و لبت خندون. مراقب خودت و و فرشته ی در راهت باش
شبنم
3 مهر 93 2:40
سلام گلم ایشالاهمیشه نی نی ت سلامت باشه منم تنبلی تخمدان دارم میشه لطف کنی درموردقطره ویتاگنوس برام بگی من بیست روز استفاده کردم همش خونریزی داشتم وقطعنشد تا دکتر رفتم البته من زمان پری استفاد کردم چطورمصرف کنم
مهسا خانوم
3 مهر 93 21:15
سلام خاله. ی ادرسی رو جای ادرس وبم گذاشتم برین ببینینش. تقدیم به شما
مامان و بابایی
4 مهر 93 1:14
عزیزم میدونم که حتما دوبار سر میزی چون اینجا شده پاتوق وقتای دلتنگی وقتای شادی منتظرتیم با خبرای خوب بیای
یه رهگذر = مژگان
7 مهر 93 11:27
یه رهگذر = مژگان
8 مهر 93 9:40
همین که نظرات رو تایید میکنی یعنی حالتون خوبه! خوشحالم که خوبی
مامان پارساوحلما جونی
8 مهر 93 9:51
سلام عزیزدله خاله 7ماهگیت مبارک عسلم ایشالله بسلامتی این 2ماهم تموم شه و بپری بغل مامان مهربونت فاطمه جونم دلم برات خیلی تنگولیده جات خیلی تو نی نی وبلاگ خالیه
ستاره
9 مهر 93 21:45
سلام باران جون من گوشیم مشگل پیدا کرد مجبور شدم ورژنشو عوض کنم کل شماره تلفن هام پاک شد شماره تو هم پاک شد اگه دوست داشتی برام دوباره بفرست البته اسمتو بنویس که بدونم خودتی مرسی عزیزم ... مواظب خودت و پسر گلت باش
مهسا خانوم
10 مهر 93 18:04
خصوصی تو چک کن خاله جونم.
♥پرنیان♥مامان متین
11 مهر 93 19:00
سلام خانومی ایشالا مبارکه...امیدوارم نی نی تون هم بسلامتی و خوشی بپره تو بغلتون شادوسلامت باشین...دعا هم یادتون نره
در انتظار مادر شدن
13 مهر 93 13:22
به وب من هم یه سری بزن....
niloofar
13 مهر 93 18:15
آخ جوووووووووووووونننننننننن مهمونییییییی. خیلی خوب کاری کردی باران. تو بارداری این مهمونیا و دور هم جمع شدنها خیلی روحیه آدم و باز میکنه. مخصوصا وقتی خوش میگذره. بوووووووووس واسه دوست گلم و پسر نازش
یه رهگذر = مژگان
23 مهر 93 10:49
دلمون برات تنگ شده. کاش میشد بیای
مهسا خانوم
25 مهر 93 12:22
سلام.خوبین؟؟ چخبراخاله جونم؟؟
مامان جونی
27 مهر 93 13:48
نمیشه یه کوچولو آپ کنی دلم خیلی برات تنگ شده مواظب خودتو کاکل زریت باش
یه رهگذر = مژگان
29 مهر 93 7:32
امروز دقیقا یک ماه از آخرین پستی که گذاشتی کذشت. امیدوارم ایام خوشی رو در حال گذروندن باشی.
مهسا خانوم
1 آبان 93 21:05
سلام خاله دلم برات تنگولیدهههه ان شالله گل پسری زودی صحیح وسالم میاد بغلتون دوشت دالم
یه رهگذر = مژگان
4 آبان 93 10:53
برای امیر عباس و مامان گلش که نماید آپ کنه
مامان مرسانا
4 آبان 93 11:19
سلاااااااااام باران جونم ....... الان که تقریبا وقتم آزاد شده وتونستم خودم رو جمع وجور کنم وبیام نت جای خالیت رو خیلی احساس میکنم به حضور همیشگیت به اینکه صبحانه نخورده میومدم نت تا از حالت بپرسم وبین گپ زدنها صبحانه میخوردمو.... کاش میشد زودتر برگردی خیلی دلتنگتم
نفیسه
5 آبان 93 22:23
سلام وای اگه بدونی بعد چند وقت اومدم اینجا واقعا قدر این لحظه ها حتی دقیقه هاش رو بدون چون یک نبرد بزرگ در راه داری.
مــــامــــانی بـــــاذوق
6 آبان 93 9:35
8 ماهگیت مبارک گل پسری خوب توی وجود مامانی رشد کن تا یه گل پسری ناز و تپل و مپل ..مخصوصا سلامت به دنیا بیای...
•♥مامان متین♥•
6 آبان 93 12:59
سلام خانومی ایشالا بسلامتی و دل خوش واس همه دعا کن
مامان و باباي امير
7 آبان 93 9:08
سلام خانومی عزیز چرا ازت اصلا خبری نیست نگران حالت هستم ایشالا که هرجا هستی سالم و سلامت باشی و امیر عباس هم حالش خوب خوب خوب باشه حتما یه خبری ازخودت بده یا پیامی اینجا بنویس که ماهم از حالت باخبر باشیم
زهرا
7 آبان 93 11:37
عزيزم باران جون اميدوارم هر جا هستين سالمو سلامتو خوشحال باشين. التماس دعا دارم تو اين شباي عزيز منم ياد كنين. بووووووووس
مامان
7 آبان 93 22:35
سلام بارانم خوبی؟؟؟؟امیرعباست خوبه؟؟بابا کجایین بیاین دیگه هی میام میبینم نخیر خبری نیست بیاین و سیسمونیشم بزار که خیلیییییییییییییییی دوس دارم سیسمونی ببینم
شمیم
9 آبان 93 21:50
ما هنوز منتظر باران شماییم . لطفا وقتی کاملا بارید عکسش رو بذارید تا صورت ما هم خیس بارون بشه . از قول من نوازشش کن
یه رهگذر = مژگان
10 آبان 93 11:41
مامان خانم لااقل بیا نظرات و تایید کن خیالمون راحت بشه حالتون خوبه! پست جدید و پاسخ به نظرات هم پیشکشمون!
یه رهگذر = مژگان
19 آبان 93 13:18
گمونم تصمیم دارین دفعه بعد ان شاالله با عکس امیر عباس بیای و آپ کنی آره؟ معمولا خانومایی که دختر باردار هستن تنبل میشن از مامان امیرعباس بعیده!!!
مامان راضیه
23 آبان 93 22:41
کاش یه خبر از خودتو گل پسرمون بهمون میدادی دلم براتون تنگ شده