امیرعباسمونامیرعباسمون، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

☂عزیزکم امیـــــــــــــــرعباسم یه قطره از بهشت☂

تقدیم به چشمه در جواب کامنت زیبایش

1392/8/16 9:56
296 بازدید
اشتراک گذاری
سلام ارباب | چشمه 9:38 16 آبان 1392
 

سلام باران نوشته ی ارباب رو خوندم خیلی عالی بود نفسم گرفت از بار گناهانم که این از بزرگواری ارباب است که اجازه میدهد با روی سیاه نگاهش کنیم . امسال حال عجیبی دارم که با این سال با این روی سیاه چگونه سبز پوشش شوم . بار اولی نیست که روی سیاهم را با آب بخشش میشوید امام ابنبار تنها او در میان نیست چرا که از تو نیز رو سیاهم باران . پیش از سبز پوش شدنم تو نیز با آب بخششت رویم را بنواز که ساز دلم گز میزند و کوکش به دستان و وجود هنرمند تو ساز میشود و بعد تازه میرسم به آقا . . . ارباب ارباب بی کفن که اونیز معصوم است و از اشرف مخلوقات دلگیر نمیشود . دیگر نمیدانم چه چیزی در ذهنم بگنجانم که برایت قلم بزنم کاش میتوانستم مثل تو برای بی کفن بنویسم . قربانت همسری چشمه

عزیزم /نذرت قبول من صمیمانه پا به پای تاخت اسب سبز پوش تو باعشق می آیم

ومثل همیشه زیر لب زمزمه میکنم خدایا نگهدارش باش/خدایا روزی راببینم که روزی

هم عاشقانه شیرخوار خودش را روی اسب حضرت تبرک کند/سرور سبز پوش من

قبولت باشد من که باشم ازتو رنجیده باشم/تو سالهاست نوکری اربابت را میکنی

روزهایی که از دور میدیدمت حسرت میکشیدم بیایم نزدیکت یک پارچه سبز هدیه بگیرم

برای تبرک پیوندمان/

اما تو آن روزها با لباس سبز بالای اسب نه بالای عرش میسرایی یاحسیــــــــــــــــــــــــن

عزیزم تو دعایم کن سال دیگر من دست خالی نیایم به دنبال اسبت

وکیف کند نوزادی که با اسب پدرش تبرک میشود/

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شمیم
20 آبان 92 17:38
از باران چه خبر؟
بــــــــــــاران
پاسخ
سلام عزیزم ممنون ببخش وبت واسم باز نمیشه منم ازت بی خبرم