عکسایی که وقت نکردم بزارم براتون
اول از همه این شور رو 1 آبان درست کردم اولین بارم بود وفک کنم خوب شد
مامان پارسایی هم کمکم کرد دسش دردنکنه
بعداز 20 روز
پری شب هم رفتیم کرج دیدن امیرعلی جون که الحمدالله بهتربود وگچ پاش پراز نقاشی
ونوشته یه ژل آکواریومی هم براش درستیدم خیلی خوشش اومد تا 42 روز دیگه
باید پاو دستش توگچ بمونه/اینم عکس امیرعلی دو هفته قبل از اون تصادف لعنتی
این عکسشم مال دوشب پیشه
جمعه پیش هم رفتیم مراسم شیرخوارگان حسینی واسه دخترخالم ودخترداییم وهمه
شمابه اسم دعا کردم اینم چندتا از بچه های خشگل مراسم
الهی سال دیگه همه دوستان غریبه وآشنا که دلشون یه بهونه ناز واسه خوشبختی بیشتر
توآغوششون باشه به حق خون کوچکترین سرباز کربلا الهی آمین
این شال رو پارسال به نیابت پسرم برداشتم
دیشب دیدمش کلی بغضم ترکید
پست بعدی برات مامانی می نویسم که دو شب پیش چه خواب قشنگی دیدم
نمیدونم چرا میگم پسرم شاید اینطوری میخوام تصورم ازت واضح ترباشه نفس مامانی
زودی بیا بغلم