محمدطاهای عزیزم...
عزیزکم این محمد طاهاست یکی دیگه از پسرخاله هات/عاشقشم اونقدر دلم براش تنگ شده که نگو
از14خردادکه تولدش بود ندیدمش.چون خاله لیلا معلمه این طاهای شیطون پیش من ومادر قدکشید
من دانشجو بودم که به دنیا اومد راستی من رو عزیزجون صدا میکنه آخه من یه جورایی انگار دایش
هم بودم اونقدر که با من بود بامامان خودش نبود.نمیدونی وقتی میرم همدان چطور از دور میپره بغلم.
الهی همیشه همینطور از ته دل پاک ومعصوم بخنده.اونم همش سراغت رو میگیره پیش همه بهم میگه
پس کی میاد؟
منم فقط لبم رو گاز میگیرم ومیخندم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی