دخترک بارانیم...
دخترک بارانیم...پشت شیشه احساسم چه زیبا می نمایی گویی تمام سلولهای ذهنم را ازتوآفرید
گویی خدا تمام جانم را در تو کاشت تا برویم از تو از باران زدگیت از آن سرخی پراز پاکی لبهایت نازکم
تو آهی نه ببخشم توآه نیستی تو ترانه یک آسمانی تو پشت یک دنیای باران زده ای که روزی درب خانه
ات راخدا برایم خواهد گشود ومن در آغوش تو خواهم زیست چقدر عجیب میخواهمت مثل چشمه که آن
هم عجیب آمد...
بارانکم دخمل بارانیم قطرکم چکه کن وبغض این سالها را در من بشکن من سالهاست در انتظار موسیقی
باران عشقت مانده ام ببار برمن بارانکم ببــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی