التماس دعا...
آقای مهربونم من که رو سیاه توام مهربونم دستای بارون زده خیلی از مادرا واسم بلند شده تو
خودت شاهد همه عمر من بوده ای اگر خوب یا بدم به تو مولایم دل بسته ام...
بارانم را ببار بر سرم من چشم انتظارم...
مولایم تورا به نام مادرت مادریم کن ...
چقدر شرم دارم مولا از خواستن آخر من روسیاه توام...همه سر سفره عقد می گویند با اجازه بزرگترها بله
اما آقا من با اجازه شما بله را گفتم که بزرگی بالاتر از شما نبود در آن جمع ... به تنهاییت قسم مولایم
تنهای تنهایم...
مصلحتم میشد کنیز بارانی شما باشد آقا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اللهم کل لویک الفرج
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی