دختربارانی من...
دختر بارانی من گاهی در نبض زندگیم آنقدر کم میایی که هیچ جادویی چوبش روی ستاره های
بی رمق رویاهایم به کار نمی افتند وهمچنان این ستاره ها خاموش به انتظار قه قه های ریزتو
مانده اند/
کجایی نفس بی نفس من؟کجا بیایم به دنبال آمدنت؟
پله های کدام مطب را بالا وپایین کنم تا بیابمت؟
نازکم دخترکم بی معرفت مامانی میبارد از اشکی که تو در آن تهی هسی.
وجودم بی تو بیخودی روزهایش را دنبال میکند
جنس بارانم کجای آسمانی؟
آه ه ه ه ه بشنو تورا قسم به این عشق مادرانه ای که مرگم راهک میکندبشنوووووووووووو
دخترک بارانی من تپش روزهای ممتدم بیا که دلگیر این زمین وزخم های زهردارش شده ام
تسکین دردهایم/مرهم روحم حتی انتظارت را عاشقانه میپرستم
برای دیدن روی ماهت حوصله آسمان را کم کن وبیا........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی