اولین آزمایش در ماه سوم
صبح با کسالت ساعت موبایلو قطع کردم و بعد یه پیچ وتاپ باز خوابم برد واینبار 8 با عجله بیدارشدم
دیگه ناهار برنداشتم چون دیرم میشد چندتا شیرینی و دوتا موز برداشتم وناشتا رفتم بیرون
از عابرم پول برداشتم ورفتم آزمایشگاه باز چند قطره بارون رو صورتم افتاد یاد شبی افتادم که برای تست بارداری اومده بودم به همین آزمایشگاه و چه بارونی می اومد بــــــــــــارونکم تو همیشه بهترین حس رو تو بارون بهم دادی مثل امروز صبح /با خودم گفتم هرچند این بیمارستان خصوصیه ولی ای کاش همینجا بارونکم به دنیا بیاد و اون شب بارون بباره/فقط یک نفر جلوتر از من اونجا بود که وقتی
قیمت آزمایشش شد 90 تومن با خودم گفتم وای طفلی مگه آزمایشش چیه که با دفترچه این همه شد/
کارش که تموم شد ونوبت به من رسید من اینجوری بودم اما وقتی قیمت آزمایشمو شنیدم/
قیمت آزمایشم 87 تومن شد با دفترچه که آزادش میشد117 تومن/پرسیدم غربالگری بخوام بدم
چقدره گفت آزش 120 سونوشو نپرسیدم/
خون ناقابل رو به همراه پول تقدیم کردیم و موند آز ادرار که قزار شد غروب ببرم براش/
جواب آزمایشم 3/11 آماده میشه
شانس آوردم دقیق 9 وربع رسیدم و کارت زدم و غیبت محسوب نشد برام اما بخاطر
اشتباه تایپی که داشتم تو یه قرارداد کلی اول صبحی دعوا شدمو وتهدید به اخراج
این باعث شد کمی بغض کنم ولی بعد حالم بهتر شد و دیگه دقتمو بیشتر میکنم/
پنجشنبه دعوت شدیم خونه داداشم که تازه اومده تهران اما بخاطر اینکه هادی حساب کتاب
داره و میاره خونه خودمم کار خونه دارم رد کردیم و قول هفته بعدشو دادیم/
عزززززززززززززیزم خیلی خوشحالم که توی وجودمی فقط ازت خواهش میکنم همینطوربا
معرفت سرجات صحیح وسالم رشد کن /
منکه قبل از بارداری همش دمر میخوابیدم و اصلا به بغل و پشت نمیتونستم بخوابم
بخاطر قطره طلام شبا به سختی به پهلو وپشت میخوابیدم که فکر میکنم دیگه دارم عادت میکنم
انشاالله جات خوبه مرواریدم/می بوسمت عشقم